جدول جو
جدول جو

معنی متفرق گردانیدن - جستجوی لغت در جدول جو

متفرق گردانیدن
(دَ / دِ تَ)
متفرق گرداندن. پراکنده کردن:... او را چون هباء در مهب صبا آواره و متفرق گردانید. (ترجمه تاریخ یمینی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لُ کُ کَ دَ)
متفرق گردانیدن. متفرق کردن. پراکنده کردن: پس برودت، اجزای آب را اندرحال جمود متفرق گرداند. (قراضۀ طبیعیات ص 92). و رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا